7

بابا حسینم که پیش مامان ازم دفاع می کرد خیلی حال میکردم، وقتی میگفت هر کی دخترمو‌ دعوا کنه ادبش میکنم، کلی کیف میکردم، احساس بزرگی و لیاقت میکردم، فضول بودم، مامانمم اذیت میکردم احتمالا ولی خب خودم یادم نمیاد!!!

اما ته تهش میدونستم حق با مامانمه، اونه که راست میگه

من مامان بدی نیستم آوی، شاید توام بعدنا وقتی یکم بزرگتر شدی بفهمی، درسته الان مادر بزرگ و پدربزرگات‌‌ نازتو میکشن و طرفتو میگیرن ولی من دنبال اینم که خانم بار بیای

دوست دارم جوجه ی نق نقو و لوسم، داری سه تا دندون همزمان درمیاری، امروزم موهاتو کوتاه کردم برات، فرفری منی

سرما خوردی، برای اولین بار خودم بردمت دکتر، من یه مامان واقعی شدم

دوست دارم دختر جون❤


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها